شماره :
313
شنبه 1401/10/3 11:01

همسفر نغمه‌ها

هم داستان پنجم
هادی پور‌‌‌اسکندرکه حدود ۲۵ سال سن دارد. دانشجوی انصرافی مهندسی مکانیک هستن و در حال حاضر یک روز در میان مشغول به خدمت سربازی است. ایشون و همسرشون طبیعت گرد (کوله گرد ، دوچرخه سوار و…) هستند و این ماجراجویی‌ها شروع آشنایی و ایده ساخت و تولید سازها براشون بوده.

هادی پوراسکندر جوونی حدود سن ۲۱ سال با کوله‌گردی شروع به سفر به نقاط مختلف ایران می‌کنه. توی همین سن یک شخصیت ماجراجویی ساخته میشه که دیگه تعریف زندگی براش پیاده سفر رفتن، یا سفر‌های طولانی با دوچرخه و همسفر شدن با دیگران شده بود. هادی اصلالت آذری داره و ساکن اردبیل هم بوده که سفر رفتن رو شروع کرده. شیوه جذابی برای سفر کردن داشته و البته سخت هم بوده. این شیوه خیلی اقتصادی هست و اجازه میده تا سفر‌های طولانی مدت‌تری آدم تجربه کنه. توی سفر‌های اولش با آدم‌های مختلفی آشنا شده بود و کم‌کم اطلاعاتش رو بالا برده بود. اون با سایتی آشنا شده بود که در ازای کار داوطلبانه ساعتی به اون و همسفرانش جای خواب و در بعضی مواقع پول می‌دادن. علاقه‌اش به سفر رفتن به قدریه که ۱ ماه کار می‌کرده و ۱ ماه سفر می‌رفته.

یکبار به پیشنهاد یکی از دوستانش آماده میشه برای یک سفر خیلی طولانی با دوچرخه، شروع سفر از سیستان و بلوچستان بود. قرار بود توی زمستون شروع کنه که تابستان به مناطق شمالی ایران برسه. این وسط همسفرش به قرارشون نمی‌رسه اما اون آماده بوده و سفرش رو تنهایی شروع می‌کنه. خاطرات خیلی زیادی از سختی‌ها و شیرینی‌های این سفر هست. از سختی‌هاش نبودن امنیت توی منطقه سیستان که موبایل اون رو دزدیدن ،بعد آشنا شدنش با دو توریست آلمانی توی بندرعباس که با هم تصمیم گرفتن به قشم سفر کنند.

 

زمانی که قشم بودن اونجا با چند نفر دیگه آشنا میشه که با هم دیگه کمپ کرده بودن. یکروز صدای سازی رو از اطراف می‌شنوه. میره به سمت صدا و می‌بینه که یکی از بچه‌ها مشغول هنگدرام زدنه. وارد بحث میشه و اطلاعات بیشتری دربارش میگیره. تصمیم میگیره برای خودش یدونه درست کنه، به قول خودش یک تیکه آهنه چکش کاری شده دیگه.... اوایل تابستون به شهر خودشون میرسه و هنوز سفرش تموم نشده، تصمیم داشت که مشهد سفرش رو ادامه بده.

 

با یکی از دوستانش مشغول تحقیق و پرس‌وجو برای ساختن هنگدرام میشه. اونا بعد از چندبار تلاش موفق به ساختن هنگدرام شدن و همونو برمیداره و میره دوباره به سفر. تو طول سفر به واسطه جذابیتی که این ساز برای دیگران داشته و سفارش‌هایی که از اطرافیان دریافت کرده بود، از سفر برمیگرده و با دوستش یک کارگاهی توی قزوین راه‌اندازی می‌کنند که دوتایی مشغول به ساختن هنگدرام می‌کنند.

 

پدیگه موضوع جدی شده و حالا یک کسب‌وکار راه اندازی کرده. ریشه این ساز به آفریقا برمیگرده ،این ساز‌ها یک خانواده بزرگ هستن که انواع مختلفی دارند. سایز استاندارد هنگدرام 45cm هستش و با ضربه انگشتان دست به نواحی مشخص شده نواخته می‌شود اما خب محصولات دیگری رو هم اضافه کرده مثل تانگدرام که سایزش 23cm هست و با چوب‌های مخصوص نواخته میشه. هر دوی این محصولات رو با کپسول‌های گازی می‌سازه و این هنری هست که داره. سخت‌ترین قسمت این کار تنظیم کردن نوت‌ها و کوک کردن ساز است. جدیدا نمونه‌های 9cm که جیبی هستن هم تولید می‌کنند که بنظرم کار خلاقانه‌ای هست. از وقتی کارش رو جدی شروع می‌کنه ،تحصیل در رشته مکانیک مقطع کارشناسی رو نیمه رها می‌کنه.

درحال حاضر توی فب‌لب مشغول به کاره و درکنار خدمت سربازی سعی می‌کنه سفارش‌هارو سریع آماده کنه و درکنارش بازاریابی هم برای محصولاتش انجام میده.

افزودن دیدگاه جدید

X